کتاب دربارهی مردی تیرهروز و منفینگر است که همسرش قصد دارد ترکش کند. این شخصیت برمبنای شخصیت خودم شکل گرفته است. نالهها و منفیبافیهای من چنان شدت گرفت که همسرم تصمیم آخرش را برای من مطرح کرد و مهلتی را برایم در نظر گرفت. در واقع من فقط این دو گزینه را پیش روی خود می دیدم: تغییر کنم یا از اتوبوس زندگی او پیاده شوم. من انسانی دلشکسته و راندهشده بودم که قرار بود از زندگی همسرم نیز بیرون روم!
نظر نویسنده حذفکردن کامل منفینگریها و نالیدنها نیست، هدف این است که انسانها بتوانند منفیبافیها و نالیدنهای بیهوده، بیوقفه و بیهدفشان را از زندگیشان حذف کنند. هدف مهمتر نیز این است که انسانها بتوانند منفیبینیهای بهجا و درست خودشان را به راهحلهایی مثبت تبدیل کنند. درکل، هرگونه منفینگری یا نالیدنی نشاندهندهی فرصتی ویژه برای تبدیلشدن یک عامل منفی به یک عامل مثبت خواهد بود. ما میتوانیم از گله و شکایتهای مشتریانمان برای بهبودبخشیدن به وضعیت ارایهی خدماتمان استفاده عکس کنیم. گله و شکایتهای کارکنان هر سازمانی ممکن است بهمنزلهی نشانهای برای نیاز به ایجاد نوآوری و فرایندهایی جدید باشد. گله و شکایتهای خودمان نیز ممکن است نشانههایی را دراینباره در اختیارمان قرار دهد کهبا چه اموری دچار مشکل شده ایم. در این صورت، میتوانیم با دقت و انرژی بیشتر بر دستیابی به خواستههای واقعیمان متمرکز شویم. بهاینترتیب، داستانی را دربارهی قانون نالیدن ممنوع و دیگر شیوههای مثبت و سازنده برای رسیدگیکردن به منفینگریها در محیط شغلی و شخصی را بازگو میکند.
مشخصات فنی قانون نالیدن ممنوع
جان گوردون
مترجم
سیما فرجی
سال چاپ
1394
نوبت چاپ
سوم
مشخصات ظاهری
181 صفحه