《کلاغی که با خدا حرف زد》 داستان الهامبخشی است که در این دوران سرشار از شک و تردید هرکس می تواند با آن ارتباط برقرار کند.
آیا با چالش های روبرو هستید؟
آیا احساس می کنید زندگیتان به نوعی از مسیر طبیعی خود خارج شدهاید؟
آیا حسی مدام به شما می گوید که چیزی در زندگی تا کم دارید یا دارید از رویایتان فاصله میگیرید ؟
جانوران کلاغی جوان شجاع و حساس با اراده ای برای دنبال کردن آرزوهایش است؟
آیا قدم در راه آرزویش میگذرد و عزت و اعتبار کلاغها به عنوان پیام رسان و نگهبان انسانها را احیا می کند؟
یا اجازه میدهدشماتت و انکار پدر و خواهر و برادرهایش وادار را به یک زندگی نرمال و آسوده مانند سایر کلاغ ها کند؟
تنها وحشتزده و گرسنه همه چیز را پشت سر میگذارد و دل به سفری به سوی ناشناخته ها می سپارد و درس های مهم زندگی که برای همه ما حیاتی است را می آموزد.